ساریناسارینا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

سارینا فرشته زیبای ما

چهارده ماهگی دخترک زیبایم

سارینا خانم دیگه برا خودش خانمی شده و شیطون بلا،دیگه کامل راه میره و خیلی با احتیاط!قربون اون قدمهای کوچولوت برم من... عاشق نای نای کردنی یکسره کنترلو میدی به من و میگی نا نا،تازه منم هل میدی یعنی بلند شو،من بیچاره هم باید با همه ی آهنگا تورو برقصونم اصلا حق نشستن هم ندارم مگه اینکه با یه چیز دیگه سرتو گرم کنم که بتونم بشینم! از مهربونیات بگم که انقدر با محبت و دست و دلبازی که هر خوراکی رو برات باز میکنم به همه ازش میدی،عروسکاتم تا بگیری بقل کلی بوسشون میکنی،الهی من قربونت بشم مهربون... یکسره با اسباب بازیات هم درست میکنی و با قاشق میزاری دهن من و بابایی،از شیرین کاریات بگم که تا یه ظرفی رو میبینی میری میشینی توش حالا خدا نکنه اون ظ...
30 مرداد 1394

سیزده ماهگی خوشگل خانم ـ شروع برداشتن اولین قدمها

دختر خوشگل مامانی دیگه خیلی شیطنتاش  زیاد شده،به همه جای خونه سرک میکشه،خودش بلند میشه و بعد رو زانوش میشینه  و دوباره بلند میشه و یه دو قدم برمیداره ولی یهو می افته!وقتی بهش میگم مامانو بوس کن یادگرفته انقدر  محکم بوسم میکنه که صداشم میاد.عاشق نانای کردنه یکسره کنترل رو میده بهمو میگه نانا یعنی برام آهنگ بیار،قربون دختر خوشگلم... انقدر مهربون و دست و دلبازی که همه عاشقتن ،وقتی برات خوراکی میارم به همه تعارف میکنی!دیگه از شیطنتات هرچی بگم کم گفتم،کلی از ظرفای مادرجون به دست تو شکسته شده از بس که وقتی میریم اونجا تو سرک میکشی تو کابینتا،عاشق دایی حسینی وقتی میریم اونجا اگه خونه باشه خودتو پرت میدی بغلش و براش ناز میکنی و ...
12 مرداد 1394
1